ترس از خون

از هوش رفتن بر اثر دیدن خون به عنوان بخشی از واکنش به ترس از خون محسوب می شود ما متوجه این نکته شدیم که افرادی که از حال میروند گرایش به اضطراب بیشتری در آن ها دیده می شود اما درست نمیدانیم که آیا اضطراب منجربه غش کردن می شود یا غش کردن اضطراب را در این افراد برمی انگیزد به این مسئله ترس از خون یا خون هراسی گفته می شود.ترس از خون یا همان خون هراسی اکثرا ریشه در خانواده دارد و عمدتا به دلیل فعالیت عصبی در بدن به نام واگ بروز می کند. کسانیکه مبتلا به این نوع ترس هستند هنگام برخورد با این عوامل در کسری از ثانیه ضربان قلبشان افت می کند و همین دلیل افت فشار خون و در نتیجه احساس ضعف در آنها می شود. این در حالی است که در انواع دیگر ترس و فوبیاها ، ضربان قلب به شدت افزایش یافته و فشار خون بالا می رودهرگاه احساس کردید که ممکن است همین حالا از هوش بروید وانمود کنید که چیزی زمین افتاده یا برای بستن بند کفش خود به زمین بنشینید این کاری است که باید انجام دهید.

دکترها ترس-از-خون

مریم سلطانی

مریم سلطانی

کارشناس ارشد روان درمانی و روانشناس بالینی


حمیده جنگجو

حمیده جنگجو

کارشناس ارشد روان درمانی و روانشناس بالینی


محمد عطشان

محمد عطشان

کارشناس ارشد روان درمانی و روانشناس بالینی


عسل امیرفرهنگی

عسل امیرفرهنگی

کارشناس ارشد روان درمانی و روانشناس بالینی


سوالات ترس-از-خون




با سلام و احترام من سره دو راهی یکی از مهمترین تصمیمات زندگیم هستم.ممنون می شوم در انتخاب بهتر به من کمک کنید.من دو انتخاب دارم.1)یک خواستگار سنتی از من خواستگاری کرده که از نظر شرایط زندگی وسع نسبتا مساعدی دارد .از نظر مذهب هم نزدیک به ماست ولی خلال صحبت هاشون گفتن من اولین توقعی و مهمترین توقعی که از همسر خود دارم از چارشنبه که مییام خونه تا اخره شب جمعه کامل در اختیار من باشد(جنسی).که من حقیقتا از این طرز بیان بسیار منزجر شدم.شاید در شرایطش پیش مییومد مشکلی نداشتم ولی این طرز بیان و در این مرحله واقعا باعث تنفرم شد. 2)من دو سال و نیم هست که با کسی دوست هستم از نظر اخلاقی و فرکانسی خیلی به هم میخوردیم تا این که دو ماه قبل به ایشون گفتم که من می خوام برای زندگیم یک تصمیم جدی بگیرم و اگر تو قصده ازدواج داشته باشی به نظرم پارتنر خوبی هستیم .ایشون گفتند ولی شرایط ازدواج رو ندارند ولی تلاش میکنند که فراهم کنند ولی معلوم نیست کی.الان مجدد به من بازگشتند و در این مدت یک کار خوب پیدا کردند و رسمی اقدام به خواستگاری کردند.پدر یکم سره اینکه سربازی نرفتن نگرانند و این که هم سن هستیم .ولی چیزی که من راجع بهش نگرانم تفاوت مذهبیمونه.من در جمع های خوانوادگی پوشیده لباس میپوشم ولی خوانواده ایشون این شکلی نیستند و ایشون هم به من گفتند اگر پوششت نزدیک خونواده من نباشه اذیت می شی .از نظر شرایط زندگی هم خانوادشون حمایت میکنند برای رهن یک آپارتمان خودمو خودش هم پس اندازامون هست .ولی مسئله تفاوت مذهبی و نگرانی ایشون میدونم مسئله بزرگییه.هیچ رابطه ای در طی این مدت هم نداشتیم ایشون خودشون به عقایدم احترام گذاشتند سوال :کدام یکی از این دو مورد انتخاب عاقلانه هست و به ازدواج موفق ختم میشه؟

یکی از گزینه های زیر را انتخاب نمایید